۱- لطفا پس از معرفی مختصر خود، بفرمایید چگونه با ماهیگیری آشنا شدید.
با عرض سلام خدمت شما و خوانندگان خوبتون. مهرداد پارسی هستم متولد شیراز و ساکن تهران. تحصیلات بنده لیسانس مهندسی عمران از ایران و فوق لیسانس مدیریت ساخت (Construction Management) از دانشگاه AUT اوکلند در نیوزیلند هست. عاشق طبیعت، سفر، کمپینگ، هایکینگ و ماهیگیری ورزشی و بگیر و رهاکن هستم که البته ماهیگیری تفریح اصلی من هست و سفرها و کمپینگها رو هم سعی میکنم با ماهیگیری توام کنم. آشنایی من با ماهیگیری هم مانند بسیاری از ماهیگیران دیگر از طریق پدرم بود. ایشان من رو از سن چهار یا پنج سالگی با خودش به ماهیگیری میبرد و این عشق و علاقه به ماهیگیری از همان زمان در من به وجود آمد.
۲- بر روی چه روش و سبک ماهیگیری تمرکز دارید؟
تمرکز و علاقه اصلی من در ماهیگیری بر روی صید ورزشی کپور (بگیر و رهاکن) میباشد هرچند که به صید قزل آلا و ماهیگیری آب شور نیز علاقهمندم. البته باید ذکر کنم که اطلاعاتم در ماهیگیری آب شور آنچنان زیاد نیست و به صورت تفننی این نوع ماهیگیری را در خارج از کشور انجام دادهام.
۳- لطفا در مورد آشنایی با فرهنگ بگیر و رها کن و تجربیات خود در گسترش این فرهنگ توضیح دهید.
آشنایی من با ماهیگیری بگیر و رهاکن برمیگردد به حدود بیست و اندی سال پیش. در آن سالها من برای صید کپور از خمیر استفاده میکردم و سعی میکردم تا با مطالعه مقالات خارجی که علیرغم محدودیت اینترنت و غیره میتوانستم پیدا کنم بتوانم اطلاعات خودم را در مورد افزودنیهای طعمه کپور افزایش دهم و در خلال مطالعه این مقالات با سبک ماهیگیری بگیر و رهاکن آشنا شدم و به نظرم بسیار جالب و دلپذیر آمد و از آن زمان همواره پیرو این سبک بودهام. اندکی پس از شروع ماهیگیری در پارک ارم در اواسط دهه هشتاد با دوست عزیزم آرش رهبرجو آشنا شدم که در مورد لزوم رهاسازی پس از صید روحیات و اعتقاداتی کاملا شبیه بنده داشت و ما شروع کردیم به تبلیغ این روش در گپ و گفتهای خودمانی لب آب با دیگر دوستان ماهیگیر. هرچند لازم به ذکر است که در ابتدای کار بعضی واکنشها نسبت به حرفها و رهاسازی های ما بسیار دلسرد کننده بود اما این مسیری بود که باید طی میشد.
پس از حدود یک سال دوست عزیزم بهزاد فتحی وارد گروه ما شد و به این سبک علاقهمند شد. پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتیم که از فضای مجازی (که در آن زمان به قدرت امروز هم نبود) استفاده کنیم و برای اولین بار و در قالب تاسیس وبلاگ ارم فیشینگ مبادرت به ترویج کپورگیری بگیر و رهاکن در ایران بنماییم که به لطف خداوند و علیرغم تمامی حواشی که به وجود آمد و هک شدن وبلاگ (البته بنده بعدا با تاسیس وبلاگ catchandrelease.blogfa.com مسیر را ادامه دادم) و غیره، موجی در ماهیگیری کپور ایران به وجود آورد که امروزه شاهد گسترش فرهنگ بگیر و رهاکن در دور افتادهترین نقاط ایران هستیم. البته منکر این مساله نیستم که تا رسیدن به کمال مطلوب هنوز فاصله داریم اما این حرکت شروع شده و قابل برگشت به قبل نمیباشد.
۴- از تجربیات ماهیگیری خود در خارج از کشور و تفاوتهای عمده آن با تجربیات داخل کشور بگویید.
به واسطه چند سال اقامت در خارج از کشور (نیوزیلند) این امکان را داشته ام که با تعدادی از کپوگیران این کشور آشنا شوم و با هم ماهیگیری کنیم و از سوی کاپیتان تیم ملی کپورگیری این کشور برای عضویت در تیم ملی نیوزیلند جهت شرکت در تورنمت فرانسه دعوت شدم که به دلیل مشغله کاری نتوانستم آنها را همراهی کنم. مهمترین تفاوتی که میتوانم به آن اشاره کنم قانونمند بودن ماهیگیری و رعایت قوانین آن از سوی اکثریت ماهیگیران حتی بدون عامل نظارتی میباشد. تفاوت مهم دیگر ناچیز بودن حاشیههای ماهیگیری و حرف و حدیثها در مقایسه با ماهیگیری در ایران میباشد.
۵- لطفا یک خاطره آموزنده برای خوانندگان این مصاحبه بازگو کنید.
به خاطر دارم در یکی از برنامههای ماهیگیری به سدی در یکی از استان ها رفته بودیم و طبیعتا به صورت بگیر و رهاکن ماهیگیری میکردیم. پس از مدتی اکیپی از محلیهای منطقه در نزدیکی ما مستقر شدند. طبیعتا دیدن رهاسازی ماهی ها توسط ما برای آنها عجیب و حتی غیر قابل قبول بود به نحوی که از ما میخواستند که ماهیها را رهاسازی نکنیم و اگر نیاز نداریم به آنها بدهیم. شرایط به نحوی بود که حتی امکان درگیر شدن آنها با ما هم بود. در این شرایط من شروع به صحبت با یکی از آنها که به نظر دیگران از او حرف شنوی داشتند کردم و کار به دوستی و تبادل شماره تلفن رسید و از او خواستم یکی از ماهیها را خودش رها کند. کار به جایی رسید که این دوست ما تا مدتها پس از آن برنامه گاها برای من عکسهایی از رهاسازی ماهی در آن سد میفرستاد.
۶- جهت پیشرفت هرچه بیشتر باشگاههای ماهیگیری، چه پیشنهاداتی دارید؟
وجود و گسترش باشگاههای ماهیگیری ورزشی امری است که ماهیگیری این مرز و بوم قطعا به آن نیاز دارد. هرچه باشگاه های بیشتری داشته باشیم پیشرفت و فرهنگسازی سریعتری خواهیم داشت. اما نکتهای که من احساس میکنم هنوز بسیار جای کار دارد توجه بیشتر به فرهنگسازی و آموزش است. بنده ویدیوهای بسیاری را از نحوه هندلینگ ماهی, چاک زدن, نگهداری ماهی در بیرون از آب و ریکاوری آن پیش از رهاسازی دیدهام که واقعا تاسفبار بودهاند. جا دارد باشگاه های ماهیگیری ورزشی ما این آموزشها را بیش از پیش در دستور کار برنامههای خود قرار دهند.
۷- این روزها دریاچه اوان مورد توجه ماهیگیران ورزشی هست، شرایط برگزاری دوره های اوان را چطور ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من هر رویدادی را باید در چهارچوب شرایطی که در آن رخ میدهد و برگزار میشود آنالیز و قضاوت کرد. امکان دارد من این احساس را داشته باشم که یک رویداد میتوانست بهتر برگزار شود ولی زمانی میتوان قضاوتی عادلانه و منصفانه داشت که تمامی شرایط، حواشی، مشکلات و غیره را در امر برگزاری چنین برنامه هایی لمس کرده باشیم و از آنها آگاه باشیم.
۸- دستاورد شما از ورزش ماهیگیری چه بوده است؟
ماهیگیری به نظر من یک نوع عشق است و برای ماهیگیر بودن باید عاشق بود. با ماهیگیری ما با طبیعت یکی میشویم. چالشهای ماهیگیری به ما درس صبر، حوصله و استقامت را میآموزد که به نحوی در زندگی ما نیز بسط پیدا میکند. دستاورد بنده از ماهیگیری همین درسهاست که آموختهام و دوستان یکدلی است که پیدا کرده ام. شاید توفیقی هم به عنوان مروج ماهیگیری بگیر و رها کن در ایران به همراه دیگر دوستانم داشتهام.
۹- و سخن پایانی …
قلبا امیدوارم ماهیگیری ورزشی ایران بتواند خود را از پیله حواشی بی ارزش، حسادتهای بی مورد و سایر عوامل مخربی که طی چند سال اخیر دامنگیر آن شده است رها سازد و مانند کشورهای پیشرفته دنیا در بستر یک فرهنگ عمومی سالم به سوی تعالی گام بردارد و در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد.
به عنوان حسن ختام این مصاحبه مایل هستم به یک واژه غلط که متاسفانه سالهاست توسط ماهیگیران حتی حرفهای ما استفاده میشود اشاره کنم و آن واژه «کارپیست» (Carpist) است. این کلمه به معنی کپورگیر نمیباشد بلکه در لغت نامهها به معنی نصاب فرش و موکت است. از آنجایی که دوستان ماهیگیر به لطف فضای مجازی اکثرا دوستانی از ماهیگیران کشورهای دیگر دنیا دارند شایسته است در استفاده از این واژه های کلیدی دقت کنند و از واژه های صحیح مانند Carper و یا Carp Angler استفاده کنند.
در پایان برای این مرز و بوم و مردم آن سرافرازی و عزت در دنیا آرزومندم.