۱- پس از معرفی خود بفرمایید چطور با ورزش ماهیگیری آشنا شدید؟
من آرش امینی از سنین پایین علاقهمند به ماهی و ماهیگیری بودهام. اولین خاطرات من از ماهیگیری به زمانی بر میگردد که در سنین قبل از دبستان وقتی با خانواده به کمپی در کنار رودخانه میرفتیم، تمام وقت من صرف کندن حوضچههای انحرافی و به دام انداختن بچهماهیها میشد.
در ۹ سالگی اولین تجربهی خودم را در صید ماهی با قلاب ماهیگیری کسب کردم، در حالی که نخ را به یک تکه چوب بسته بودم و البته این کار را در عالم واقع هیچ وقت ندیده بودم. از آن تاریخ به بعد ماهیگیری جزئی از زندگی من بوده و به اصلیترین تفریح من تبدیل شده است.
در اوایل دههی هشتاد اولین ماهیگیری در آب شور را تجربه کردم که باعث علاقهمندی و در ادامه تمرکز من روی ماهیگیری آبشور و بعداٌ بیگ گیم شده است.
۲- به صید کدام یک از ماهیها و سبکهای ماهیگیری علاقهمند هستید؟ و رویای صید کدام ماهیان را که در ایران زیست نمیکنند در سر دارید؟
من تقریبا به همهی سبکهای ماهیگیری البته بهجز فلای تا حدودی آشنایی دارم و از اجرای تمام این سبکها لذت میبرم ولی برای بیشتر از ده سال، تمرکز من روی یادگیری و اجرای تکنیک جیگینگ در تمام سبکها بوده و از آنجایی که عملا کسی قبلا روی این روش تمرکز نکرده بود، منابع من در این راه صرفا اینترنت و آزمون و خطا بوده است. من تلاش زیادی برای معرفی این سبک به ماهیگیری ایران انجام دادهام که امیدوارم مورد استفاده علاقهمندان قرار گرفته باشد.
البته در این سالهای اخیر، ماهیگیری تاپ واتر و در راس آن پاپینگ جایگاه ویژهای در ذهن من پیدا کرده.
ماهیهای زیادی وجود دارند که صید آنها آرزوی هر ماهیگیری هست چه پریدیتورهای آب شیرین بهخصوص هیولاهای آمازون و چه ماهیهای منحصر بهفردی مثل تارپُن ولی رویای من صید یک مارلین بزرگ با روشی بهجز ترولینگ بوده که البته این ماهی در آبهای ایران هم قابل صید هست.
۳- یکی از خاطرات جالبی را که در ماهیگیری داشتید بازگو بفرمایید.
در این سالهای زیادی که ماهیگیری کردم واقعا خاطرات جالب کم نیست و انتخاب یکی از آنها برای تعریف ممکنه خیلی سخت باشه ولی شاید گیر افتادنم در یکی از هولناکترین توفانهای لحظهای با سرعت ۷۵ کیلومتر در سکوی نفتی فروزان یکی از تعریف کردنیها باشه که البته این خاطره رو بهصورت سفرنامه قبلا نوشتم.
در اون سفر تمام منابع بین المللی هواشناسی وزش یک تند باد ۲ ساعته رو با سرعت حداکثر ۳۵ کیلومتر پیشبینی کرده بودند ولی این پیشبینی مربوط به جزیرهی خارگ بود و در اون سالها امکان دیدن وضعیت نقطهای در دریا میسر نبود و سکوی فروزان که حدود ۹۰ کیلومتر با خارگ فاصله داره دارای وضعیت دیگهای بود که ما در اون زمان نمیدونستیم.
به هر حال ما وقتی به فروزان رسیدیم بیشتر از ۵۰ تا قایق محلی اونجا بودن که همگی در حال برگشتن بودن و پرسنل خارجی روی سکو هم با علامت به ما میگفتن که اونجا رو ترک کنیم. از اونجایی که من به پیشبینی سایتهای بین المللی ایمان داشتم علیرغم نظر ناخدا روی موندن و استفاده از این موقعیت منحصر بهفرد یعنی ماهیگیری در تنهایی در جوار سکوی فروزان پافشاری کردم و ما موندیم و مشغول ماهیگیری شدیم. در ساعت یک بامداد در حالی که هوا کاملا ساکت و آرام بود ناگهان متوجه یک دیوارهی سفید در افق شدم که نور مشعل فروزان رو منعکس می کرد، ناخدا وقتی که این صحنه رو دید به یکباره سراسیمه شد و ما شروع کردیم به جا دادن تمام وسایل در یخچال های قایق و بستن مابقی زیر برزنت سایه بان، شانسی که آورده بودیم این بود که در قایق، حدود ۳۵۰ متر طناب داشتیم، پس ۲ تا لنگر رو به هم بستیم و انداختیم توی دریا در جایی که عمق حدود ۱۰۰ متر هست و بقیه طناب رو آزاد کردیم، این کار باعث شد که ما نسبت به لنگر فاصله بگیریم و در امواج بزرگ طناب لنگر سر قایق رو به درون آب نکشه، خلاصه حدود ۴۵ دقیقهی بعد اون دیواره سفید که در واقع یک موج عظیم همراه با یک باد سهمگین بود به ما رسید، شاید باور کردن این صحنه سخت باشه ولی باید توضیح بدم که پایهی مشعل فروزان حدود ۲۵ متر ارتفاع داره و ارتفاع شعلهی اون که بزرگترین شعلهی مشعلهای نفتی در خلیج فارس هست حدود ۱۷ متر هست. در بعضی از صحنه های اون توفان من تمام شعله ۱۷ متری فروزان رو از درون موجی که بین ما بلند شده بود میدیدم. بعدا از گزارشهای رسمی مطلع شدم که ارتفاع موج در سکوی فروزان در اون توفان مهیب بیش از ۱۰ متر گزارش شده.
تمام تمرکز ما در تمام اون ۲-۳ ساعتی که درگیر طوفان بودیم خالی کردن آب از توی قایق و تلاش برای سقوط نکردن در آب بود و البته امیدوار بودیم که قایق متصل به لنگر واژگون نشه. اگر تجربهی ناخدا ناصر بندری از باتجربهترین ناخداهای گناوه و همچنین اون ۳۵۰ متر طناب درون قایق نبود احتمالا الان نمیتونستم این خاطره رو برای شما تعریف کنم.
۴- لطفا کمی درباره ماهیگیری سنگین (بیگ گِیم) و تجربیات خود برای ما بگویید. و چرا با وجود ظرفیتهایی که در کشور ما وجود داشت، برای این هدف به کشور امارات سفر کردید؟
بیگ گیم یک اصطلاح تجاری هست که به صورت کلی به ماهیگیری پلاژیک یعنی تاپ واتر فیشینگ (پاپینگ و سایر زیر مجموعهها) و ترولینگ بلو واتر و جیگینگ سنگین اشاره میکنه.
احتمالا منظور شما از این سوال ماهیگیری تاپ واتر برای ماهی تون یلوفین هست که یکی از اجزای بسیار جذاب و پرطرفدار در دنیای بیگ گیم محسوب میشه و بتازگی در ایران پرطرفدار شده.
بله این درست هست که قبل از من دوستانی مثل محمد راستینه عزیز در بخش معرفی ماهی یلوفین به جامعهی ماهیگیری ورزشی و محمد نوری و هادی لطفی عزیز در بخش صید این ماهی با روش پاپینگ اقدام عملیاتی انجام داده بودند ولی همانطور که در سفرنامهی مربوط به اون سفر اشاره کردم دلیل اول برنامهریزی اون سفر، تجربهی عملی یک تور حرفهای بیگ گیم بود. اینکه به صورت کاملتری با تجهیزات اصلی، اکسِسوری، تجهیزات ناوبری و تاکتیکهای این رشته آشنا بشوم ودرعین حال میانبری داشته باشم برای جذب تجارب لازم در مدت زمان محدود که با توجه به مشغله زیاد شغلی در این روزها برای من ضروری بود وگرنه برای ورود به این رشته بهخصوص الان که بیشتر از یک سال پر اتفاق از اون ماجرا گذشته و مقدار زیادی تجربهی محلی در کشور بهوجود آمده، نیازی به صرف اون هزینه و استفاده از تور خارجی نیست و همه چیز در کشور خودمون مهیا هست.
من بهصورت شخصی مطالعات زیادی روی تاکتیکها و تکنیکهای این رشته انجام دادم و همچنین تلاش کردم که اطلاعات خوبی هم در مورد نحوهی پیدا کردن این ماهیها در آبهای ایران بهدست بیاورم که امیدوارم بهزودی این اطلاعات بهصورت پیکیجهای چارتر در اختیار علاقهمندان این رشته قرار بگیره.
۵- در سالهای اخیر، رویدادهای آموزشی و رقابتی ماهیگیری صرفا محدود به اقدامات اشخاص و بخش خصوصی بوده. ارزیابی شما از نظر کیفی و کمی و همین طور تاثیرات مثبت و منفی آنها چیست؟ و به طور مشخص کدام برنامهها اعم از رقابتی یا آموزشی یا فرهنگی از نظر شما برجستهتر بود ؟
اول اینکه باید تاکید کنم که در تمام دنیا این اتفاقات در بخش خصوصی میافته و بخش دولتی معمولا وظیفهی نظارت و یا حداکثر وظایف ستادی رو به عهده داره.
در کشور ما هم حداقل روی کاغذ قرار بوده که فدراسیونها و انجمنهای ورزشی، ارگانهای مردم نهاد و مستقل از دولت باشند. ما دو نوع فعالیت در بخش خصوصی متصور هستیم، فعالیت ها انتفاعی و غیر انتفاعی.
فعالیتهای انتفاعی معمولا در حوزه ی عملیاتی و بهرهبرداری هست مثل مدیریت دریاچههای طبیعی و مصنوعی برای خدمات ماهیگیری ورزشی، انواع و اقسام فعالیتهای لجِستیکی که به اکوتوریسم مربوط هست و تجارت تجهیزات ماهیگیری.
و فعالیت های غیرانتفاعی که شامل فعالیتهای پژوهشی، ستادی، مدیریتی و نظارتی هست.
ما در ایران در قسمت فعالیتهای غیر انتفاعی برای سالها کاملا منفعلانه عمل کردیم و به همین دلیل فعالیت انتفاعی در ورزش ماهیگیری سالها عقب افتاده و جامعهی ماهیگیری از مجموعهی وسیعی از خدمات محروم بوده است.
در سالهای اخیر من و چند نفر از دوستان که لازم هست به دلیل زحماتی که کشیدند از اونها نام ببرم، آقایان بهزاد فتحی، محمد نوری و هادی لطفی تلاشهای جسته و گریختهای انجام دادیم که این قسمت از مجموعهی ماهیگیری کشور رو از حالت انفعال خارج کنیم. البته کارهای خوبی هم انجام شد که اکثرا زیرساختی و در حوزهی آموزشی بود، مثل تدوین آیین نامهی آموزشی، تدوین فرانمای آموزشی، تصویب دوره و سرفصلهای مربیگری و داوری و آیین نامهی مسابقات. و در بخش اجرا هم موفق شدیم یک دورهی مربیگری درجه ۳ ماهیگیری ورزشی رو برای تعداد معدودی از مدیران کمیته های استانی و برخی از ماهیگیران باتجربه و شناخته شده برگزار کنیم که خوشبختانه به صدور مدرک منتهی شد.
در بخش قوانین هم توانستم در آخرین روزهای حضورم در انجمن فرایند ثبت باشگاههای ماهیگیری رو تدوین و در فدراسیون و وزارت ورزش ثبت کنم.
ولی در بخش انتفاعی اتفاقات خیلی بهتری در این چند سال افتاده، افتتاح مراکز مصنوعی و نیمه مصنوعی ماهیگیری متعدد در ایران یکی از بهترین اتفاقات تاریخ ماهیگیری ایران هست که به همت بخش خصوصی در قسمت انتفاعی ایجاد شده و البته هنوز تا واقعا انتفاعی شدن راه زیادی باقی مانده. در بخش تجهیزات هم در این سالهای اخیر شاهد حضور برندهای معتبرتر و تجهیزات تخصصیتر در ایران بودیم که این هم به همت بخش خصوصی در قسمت انتفاعی حاصل شده. در بخش تورهای ماهیگیری هم کم کم شاهد فعالیت بعضی از دوستان بهصورت جدیتر هستیم، گرچه که همهی این موارد تا ایدهآل شدن و رسیدن به سطح استانداردهای بین المللی راه خیلی زیادی در پیش رو دارند ولی همین قدمهای اول هم برای ما غنیمت بزرگی به حساب میاد.
۶- نظر شما درباره فعالیت دریاچههای مصنوعی در کشور چیست و به چه شکل میتوان از آنها بهترین بهرهبرداری را کرد؟
با توجه به اقلیم خشک، طبیعت تحت فشار و وسعت سرزمینی کشور ایران، ایجاد دریاچههای مصنوعی ماهیگیری نه تنها چیز خیلی خیلی خوبی هست بلکه یکی از مهمترین واجبات هست.
سالهاست که بین قدیمیهای ماهیگیری ایران این اندیشه حاکم هست که با توجه به وضعیت بحرانی ذخایر آبزیان وخشکسالی های پی در پی و آلودگیها و چندین آسیب جدی دیگه، بهتر هست که ترویج و آموزش ماهیگیری رو کاملا متوقف کرد و از این طریق منابع محدود رو برای همین جمعیت محدود حفظ کرد در حالی که از نظر من این نوع نگاه کاملا اشتباه هست و به ضرر محیط زیست، علاقهمندان بالقوه ماهیگیری در کشور و جامعهی ماهیگیری فعلی تمام خواهد شد.
یک جمعیت محدود قدرت چانهزنی در مراکز تصمیمگیری را نخواهد داشت و به راحتی کنارگذاشته خواهد شد، یک جمعیت محدود گردش مالی محدودی خواهد داشت و فعالیتهای انتفاعی در آن شکست خواهد خورد و یک جمعیت محدود هرگز رقابتهای داغی در مسابقات نخواهد داشت و از همه مهمتر اینکه یک جمعیت محدود دارای امکانات محدودی هم خواهد بود و به همین سبب امکان کمک جدی به محیط زیست و منابع آبی و آبزیان را نخواهد داشت.
ایجاد محیطهای مصنوعی و نیمه مصنوعی و همینطور امتیازهای بهرهبرداری انتفاعی از بیش از ۵۰۰۰ سد در ایران و همینطور استفاده بهینه از بخشهایی از رودخانهها تحت قرق و خطوط ساحلی به طول بیش از دو هزار کیلومتر در شمال و جنوب کشور میتواند به راحتی جمعیت قابل توجهای از ماهیگیران ورزشی را ایجاد کند، یکی از بزرگترین گردشهای مالی ورزشی کشور را بهوجود آورد و بخشی از این درآمد را به ریسایکلینگ منابع آبزیان و همینطور به تحقیقات مرتبط با آن اختصاص دهد.
جالب است که بدانید که ماهیگیری ورزشی یکی از ده ورزش پولساز دنیاست و تنها در کشور آمریکا سالیانه بیش از ۱۱۵ میلیارد دلار یعنی دو برابر صادرات نفتی ایران در شرایط غیر تحریمی، گردش مالی ایجاد و بیش از ۸۰۰ هزار شغل ایجاد کرده است. همین برای ما یک نقشهی راه روشن خواهد بود.
۷- با توجه به رقابتی که در بین ماهیگیران وجود دارد، گاهی شاهد حاشیههایی هستیم، نظر شما در این مورد چیست؟
در تمام ورزشها و در تمام دنیا حاشیهها بخشی از واقعیت هستند و حتی کاملا منفی هم نیستند و میشود با مدیریت درست جنبههای مثبتتر آن را بیشتر و قویتر کرد. یکی از مشکلات جدی در جامعهی ماهیگیری ایران نبودن قاعدههای مشخص رقابتی و در ادامه غیر قابل کنترل بودن این حاشیههاست.
در ایران تا به امروز کمترین توجه به قسمت ورزشی و رقابتی ماهیگیری شده و قوانینی در این قسمت تدوین نشده و یا اگر شده معمولا تجربی و غیر علمی هستند، باشگاه و تیمی رسمی برای ماهیگیری بهوجود نیامده و مسابقاتی که از طرف اعتباردهندههای رسمی تایید شده باشد برگزار نشده. با رفع این عقب ماندگی قسمت بزرگی از این حواشی به سمت مثبت قضیه حرکت کرده و در خدمت ایجاد انگیزه رقابت و رونق فعالیتها قرار خواهد گرفت ولی چیزی که مهم هست ترویج اخلاق ورزشی و حرفهای و پرهیز از حواشی کاملا زرد و دروغ و تقلب هست که باید حتما هم مورد توجه متولیان، صاحبان تریبون و برگزیدگان جامعهی ماهیگیری و هم مورد توجه تک تک افراد این جامعه قرار گیرد.
۸- آیا از لوازمِ ماهیگیری تولیدِ داخل تا به حال استفاده کردهاید؟ در صورت استفاده نظر خود را در مورد کیفیت این محصولات ارائه بفرمایید.
از گذشته اکسِسوریهای ابتدایی مثل وزنهها و پایهها و جعبههای ایرانی وجود داشته که احتمالا همه هم از اونها استفاده کردند ولی اخیرا بعضی از تولیدات وارد مرحلهی جدیدی از کیفیت شدند مثل تولیدات برند بلکژو در ساخت انواع کیسها، جعبهها و ساکهای تخصصی و برندهای جدیدی در حوزه ی تولید لورها و طعمههای ماهیگیری (کپور و قزل آلا).
اخیرا تعداد زیادی از دوستان شروع به تولیدهای بسیار با کیفیتی در زمینهی لورهای تخصصی کردند که من تا بهحال سعادت داشتم و از پاپرها و استیکبیت های برند اس تی اچ (STH) که تولید دوست عزیزم هادی لطفی هست استفاده کنم و به نظر من از کیفیتی معادل لورهای دستساز گرانقیمت خارجی برخوردار بوده و امیدوارم بهزودی از تولیدات با کیفیت سایر عزیزان هم که در این حوزه موفق عمل کنند، استفاده کنم.
۹- شما مدتی در انجمن ماهیگیری کشور فعالیت داشتید و نخستین دوره مربیگری با استانداردهای وزارت ورزش و جوانان با تلاش شما برگزار شد. علاوه بر توضیح در مورد نحوه برگزاری این دوره، انتظار داریم به طور شفاف دلایل عدم ادامه همکاری خود با این انجمن را بفرمایید. بهخصوص این که در حال حاضر این انجمن فاقد مسئول بوده و در واقع وجود خارجی ندارد.
بله من کمی بیشتر از دو سال پر فراز و نشیب در انجمن ماهیگیری مسئول آموزش و پژوهش بودم و در نیمی از این مسیر مسئولیتهای اجرایی قابل توجهای هم به عهدهی من گذاشته شد، انجمن ماهیگیری ورزشی شاید برخلاف تصور خیلی از ماهیگیران در ایران هیچ بودجه ای ندارد که هیچ و فدراسیون ورزش های همگانی انتظار دارد که پولی هم از محل درآمدهای فرضی انجمن دریافت کند، البته این مهم یعنی درآمدزایی انجمن مثل تقریبا تمام مراکز ملی و بین المللی ماهیگیری و در راس اون آی جی اف ای (IGFA) در آمریکا شدنی هست ولی به دلیل اینکه روسای فدراسیون از بدو تاسیس انجمن و روسای انجمن هیچ اطلاعی از این مقوله و راهکارهای مربوط به اون نداشتند، این موضوع کاملا مسکوت مانده بود و تلاش من هم برای روشن کردن اذهان این عزیزان با مقاومت شدیدی روبرو شد. اصولا متاسفانه یک رسم نانوشته در فدراسیون ورزشهای همگانی تاکنون این بوده که بهجز چند انجمن پولساز بقیه بهتره اصولا کاری انجام ندهند و با آمارسازی کاغذی سال رو سپری کنند که خدایی نکرده مشکلی یا سوالی پیش نیاد و مسئولی ناچار به پاسخگویی نباشه و چون این رویه اصولا با روحیات من سازگار نیست ترجیح دادم که از ادامهی همکاری با انجمن برخلاف میل باطنیم که همیشه دوست داشتم کاری برای ورزش مورد علاقم انجام بدم، انصراف بدم.
موضوع برگزاری نخستین دورهی مربیگری ماهیگیری ورزشی واقعا یک هفت خان رستم بود، من برای انجام دادن اینکار در واقع مجبور شدم بنای سیستم آموزشی ماهیگیری ورزشی را از کلنگ اول شروع کنم، تدوین و تصویب آیین نامهها و قوانین، تدوین سرفصلها و محتواها و دفاع از اون در مقابل کمیته فنی فدراسیون و آکادمی کار واقعا سخت و زمانبری بود. در کنار اون مخالفت و بدبینی تقریبا اکثر ماهیگیران قدیمی هم چه با حسن نیت و چه بدون حسن نیت وجود داشت و البته خیلی موضوعات دیگهای که شاید لازم نباشه هیچ وقت بازگو کنم ولی یک روزی به خودم گفتم که باید بعد از این حضور درانجمن اثری از خودم بجا بذارم و شاید اگر این باید و البته کمک سایر دوستان در هیات رئیسه انجمن نبود، این اتفاق اونقدر مشکل بود که هرگز نیفته!
ولی به هر حال این دوره در بالاترین سطح از استانداردهای محتوایی که از جدیدترین مقالات دنیا تهیه شده بود و بر اساس تقسیمبندی جدید جهانی که ماهی تارگت را بجای سبک، جایگزین مفاهیم آموزشی کرده و پوشش همه جانبه تمام سبکها برگزار گردید که حتی سختگیرترین منتقدین و یا حتی مغرضین که مترصد ایراد گرفتن به سطح کیفی کلاسها بودند، کوچکترین مجالی برای طرح این ادعا پیدا نکردند.
نکتهی دیگهای که باعث حاشیههای فراوان بعد از برگزاری شد عدم فراخوان عمومی برای ثبت نام بود، برای همین دلیل این اتفاق رو اینجا توضیح میدهم:
ما در فرانمای آموزشی این رشته تصویب کرده بودیم که متقاضیان شرکت در دورهی مربیگری درجه ۳ باید دورهی توجیهی ماهیگیری ورزشی را گذرانده باشند و چون این دوره در سیستم جدید برگزار نشده بود ما از یک ترفند استفاده کردیم و اون این بود که به آکادمی فدراسیون اعلام کردیم که رئیسهای کمیتههای استانی ماهیگیری ورزشی به دلیل ارتقای ظرفیت فنی کادر از این قانون مستثنا باشند و برای ۵ نفر از ماهیگیران قدیمی و شناخته شده برای تکمیل ظرفیت مجوز گرفتیم و در واقع این دوره فقط برای کادر استانی فدراسیون برگزار شد و مجوزی برای اعلام عمومی نبود، قرار بود که درمراحل بعدی حداقل ۳ دورهی توجیهی به عنوان پیشنیاز هر دوره مربیگری برگزار شود که خوب طبیعتا بعد از استعفای من این داستان هم مسکوت ماند.
ما در این مدت زحمات زیادی کشیدیم و زیرساختهای لازم برای برگزاری دورههای آموزشی و برگزار منظم مسابقات رسمی را مهیا کردیم و امیدوارم انجمن بعدی از این ظرفیت استفاده کرده و این رشتهی ورزشی منحصر به فرد را به جایگاه واقعی خودش در کشور برساند.
۱۰- در خصوص ثبت رکورد صید ۱۰۰ گونه ماهی توضیحی بفرمایید؟
یکی از روشهای کنترل حاشیه های منفی در ورزش ماهیگیری و هدایت رقابت به کانالهای مشخص همین چیزهاست، مثلا در دنیا علاوه بر ثبت رکوردهای وزنی و طولی در کلاسهای مختلف، کلوبهایی هست که در واقع نشاندهندهی میزان فعالیت و موفقیت ماهیگیران در تنوع صیدهای ورزشی هست. این کلوبها از کلوب ۵۰ تاییها شروع میشود که یعنی اعضای این کلوب موفق به صید ۵۰ گونه ماهی با حداقل وزن رسمی دو و نیم کیلوگرم شدهاند. و بعد از آن هر ۱۰ تا کلوبها عوض خواهد شد، مثلا کلوب ۶۰ تایی یا ۷۰ تایی تا ۱۰۰ تاییها و بیشتر که کلوب نهایی هست.
این ثبتها البته باید با رویههای داکیومنت سازی دقیق (مستند) و مورد تایید همراه باشد و من امیدوار هستم بهعنوان اولین در ایران و احتمالا در خاورمیانه موفق به حضور در کلوب ۱۰۰ تاییهای آی جی اف ای شوم.
یکی از راههای کاملا موثر برای کنترل حاشیههای منفی و از اون مهمتر درآمدزایی انجمن ماهیگیری معادلسازی از رویههای ثبت رکورد و ایجاد این کلوبها در سطح ملی هست که واقعا امیدوارم روزی به سرانجام برسد.
۱۱- یکی از اشتباهات فاحشی که هنگام ماهیگیری داشتید چه بوده؟
خوب اگر موافق باشید یکی از رازهای مگوی خودم را تعریف کنم:
در اولین سفر آبشورم من و دو تا از قدیمیترین دوستانم بدون هیچ آگاهی از ماهیگیری در آبشور و در زمانی که تقریبا این ماهیگیری در کشور برای افراد غیربومی کاملا ناشناخته بود و گروهها و کانالهای ماهیگیری در شبکههای اجتماعی مثل امروز وجود نداشت، راهی جنوب شدیم در حالی که یک گونی بزرگ برنج پر از کرم خاکی به همراه داشتیم. اولین جایی که مسافرت زمینی ما به دریا رسید شهر کوچک هندیجان بود که دارای طولانیترین اسکلهی بتنی ایران هست (به دلیل عمق کم اون منطقه).
خلاصه ما که تصوری از طول این اسکله نداشتیم با بار بسیار سنگین راه افتادیم و حدود دو کیلومتر را روی این اسکلهی بتنی طی کردیم تا به نوک اون رسیدیم. بعد از کمی استراحت و سرِ هم کردن چوب و چرخها، کرمها رو به قلاب زدیم و پرتابها رو انجام دادیم دقایقی منتظر شدیم و هیچ اتفاقی روی حدود ۱۰ چوبی که پرت کرده بودیم نیفتاد! خلاصه اولین چوب رو جمع کردیم و دیدیم که اثری از کرم های سر قلاب نیست و فقط یک لوله نازک شفاف از کرم باقی مونده! بقیهی چوبها هم به همین سرنوشت دچار شده بود! کم کم متوجه شدیم که کرم خاکی در برخورد با آب شور دریا فورا حل می شه و امکان ماهیگیری با این طعمه نیست!
۱۲- از بین برندهای لوازم ماهیگیری، ۳ برند مورد علاقه خود را نام ببرید؟ و دلیل این انتخابها چیست؟
برند مورد علاقهی من اول شیمانو و دوم شیمانو و سوم شیمانو هست، البته با کمی شوخی و من تجهیزات متنوعی از برندهای مختلفی دارم که اکثر اونها را با وسواس و مطالعه زیاد تهیه کردهام.
۱۳- اگر قصد یک سفر ماهیگیری داشته باشید و تنها ۳ نفر را بتوانید به همراهِ خود داشته باشید، چه کسانی را انتخاب میکنید؟
خوب شاید به این دلیل که سالها از شروع ماهیگیری من گذشته و به نوعی دیگه جزو پیرمردها بهحساب میام با تعداد خیلی زیادی از ماهیگیران خوب ایران هم رفاقت نزدیکی دارم و هم برنامههای خاطرهانگیزی رفتم ولی خوب من ماهیگیری خودمو با دوستان بسیار قدیمی خودم آقای محمود افرازمنش و فرهاد حبیب و همینطور رسول تقیزاده شروع کردم و شاید در ۱۰ سال اول ماهیگیری جدی خودم فقط با این تیم ماهیگیری کردم و طبیعتا دوست دارم همیشه این دوستان رو همراه خودم ببینم ولی خوب مشخصا دوست دارم که در برنامههایی که برای صید اردکماهی میرم دکتر فرهاد فضایلی و اسکندر حسنی عزیز رو همراهی کنم و یا در برنامههای کپور بهزاد فتحی عزیز رو و تو این ده سال اخیر هم همیشه بهترین برنامهها رو با علی حاجی حسینی داشتیم، هم از ماهیگیری در کنار هم لذت می بریم و هم با هم به اصطلاح روی شانس هستیم و کیه که دلش نمیخواد در برنامههای کمپی در کنار ماهیگیر و هنرمند ممتاز کشور محمد آدینه باشه؟
از اینکه در این مجال کم از تعداد زیادی از رفقای نزدیک مستقیما اسم نبردم عذرخواهی میکنم.
۱۴- مهمترین دستاوردِ شما در طولِ چند سال ماهیگیری چیست؟
مهمترین دستاورد من در طول این سالهای ماهیگیری زنجیرهی ارزشمندی از رفقا در اکثر نقاط کشور و دیدن و لذت بردن از طبیعت زیبای ایران بوده و همینطور ساختن خاطرههای شیرینی که در ذهنم به یادگار مانده است.
۱۵- مهمترین اولویت بعدی شما در ماهیگیری چیست؟
مهمترین اولویت من اگر از اهداف شخصی در ماهیگیری صرف نظر کنیم ترجمه و تدوین قوانین مسابقاتی روز دنیا و روشهای ثبت رکورد به عنوان نقطهی تاریک و فراموش شدهی ماهیگیری ورزشی در ایران هست. در این شاید پنج سال اخیر جهش قابل توجهای در کیفیت ماهیگیری ایران و همینطور فرهنگ ناظر بر این رشته دیده میشه ولی متاسفانه هنوز کیفیت مسابقات با توجه به استانداردهای روز دنیا بسیار ضعیف هست و اصولا چیزی به عنوان ثبت رکورد در ایران وجود نداره.
به همین دلیل امیدوار هستم که با ترجمه و بومیسازی کتابها و داکیومنتهای مربوط به این موضوعات و همچنین ارتباط با مراکز تصمیمگیری و اجرایی کم کم این قسمت فراموش شده رو هم از انزوا خارج کنیم و رونق بیشتری به رقابتها در این رشته بدیم.
و سخن پایانی؟
اول از همه از تیم خوب و منسجم ماهیگیر طلایی که فعالیتش رو در طول این چند سال با نظم و کیفیت خوبی ادامه داده تشکر میکنم و از همهی افراد صاحب تریبون مثل ماهیگیران شاخص ایران و ادمینهای گروهها و صفحه های ماهیگیری دعوت میکنم که به ترویج مسایل فرهنگی و آموزش فنی اولویت بیشتری بدهند و از همهی ماهیگیران ایران هم میخوام که تئوری ماهیگیری و دانش ماهیگیری رو جدی بگیرند تا بهزودی شاهد جهش قابل ملاحظهی این ورزش در کشور باشیم.
ارادتمند تمام ماهیگیران ورزشی ایران
آرش امینی
4 ديدگاه
amin
با سلام
در صحبت های جناب آقای امینی گفتن که ماهیگیری ورزشی یکی از ده ها صنعت پول ساز دنیاست می خواستم بدونم چطوری؟
نوید عباسی کهن
پاسخ جناب امینی:
سلام امین جان، البته من اینو ننوشته بودم، چیزی که نوشته بودم این بود که ماهیگیری یکی از ده ورزش پولساز دنیاست، یعنی گردش مالی در این ورزش یکی از ده گردش مالی بزرگ ورزشی دنیاست که این عدد خیلی خیلی عظیم هست.
در سال ۲۰۱۳ گردش مالی مرتبط با ماهیگیری ورزشی فقط در داخل آمریکا معادل ۱۱۵ میلیارد دلار بوده (داکیومنت دولتی معتبر موجود هست با آمار به تفکیک ایالات و به تفکیک ماهیگیری آب شیرین و شور)ُ این عدد نزدیک به ۳ برابر صادرات نفت ایران در شرایط غیر تحریمی هست.
چطور این گردش مالی بوجود میاد؟ زنجیرهی عظیمی از تجهیزات و خدمات شامل خدمات مستقیم مثل تور و تجهیزات مستقیم مثل وسایل ماهیگیری و تجهیزات و خدمات غیرمستقیم شامل لجستیک، اقامت، حمل و نقل، قایق و البته فروش پروانههای ماهیگیری و مالیات و غیره. این ورزش در آمریکا در سال ۲۰۱۳ بیش ۸۰۰ هزار شغل ایجاد کرده!
amin
ممنون.
سعید
سلام. مطالب بسیار مفیدی داشتین.سایت شما و سایت آنزوپلاس هم خیلی مطالب مفیدی دارن.